انتخابات 28 خرداد /کدام برنامه؟ کدام کارنامه؟(يادداشت روز)



 



ک

محمد ايماني
1- ثبت‌نام نامزد‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري، کمتر از يک ماه ديگر آغاز مي‌شود و رئيس‌دولت سيزدهم، حدود دو ماه ديگر انتخاب خواهد شد. اين انتخابات، هم از زاويه قدرت‌نمايي ملي در برابر فشار‌هاي دشمنان اهميت دارد، و هم مي‌تواند نقطه پايان بر سوءمديريت برخي مديران بگذارد و شروع يک دگرگوني جدي در روند مديريت اجرايي - به موازات تحولات پديد آمده در دستگاه قضايي و مجلس طي دو سال اخير- باشد.
2- موضوع انتخابات براي دشمنان ملت ايران، به قدري جدي است که سفير فرانسه در تهران، در گفت‌و‌گو با يک رومه مي‌گويد «تلاش مي‌‌کنيم برجام قبل از انتخابات رياست‌جمهوري ايران احيا شود». و البته آن رومه شبه‌اصلاح‌طلب دليلي نمي‌بيند که بپرسد «اگر صداقت داشتيد، چرا در اين چند سال، کار ديگري جز زير پا گذاشتن توافق به همراه آمريکا نکرديد؟ يا؛ چه تضميني وجود دارد که بلافاصله پس از انتخابات، به همان خيانت‌هاي گذشته برنگرديد». کشور ما در اين دوره پنج ساله پسابرجامي، به‌خاطر خدعه و خيانت غرب، از صد‌ها ميليارد دلار تجارت و درآمد محروم شد و حجم تحريم‌ها چند برابر افزايش يافت. از دشمن که توقعي نبود. آنها از همان هشت سال قبل، بنا را بر کشيدن ترمز پيشرفت‌هاي ايران گذاشته بودند و ضمنا ناباورانه آرزو مي‌کردند طرف ايراني در نقشه‌شان بازي کند و اقتصاد را در وضعيت «تعليق و انتظار» فرو ببرد. بنابراين امروز هم عجيب نيست که نگران سرنوشت همين مديريت پير و خسته،‌اشرافي و نفوذ‌زده، و فشل باشند؛ مديريت نقيض‌گويي که هشت سال است يکي در ميان مي‌گويد:
«- رئيس‌ جمهور فرانسه گفت يکي از اهداف ما براي کار با ايران، ايجاد ‌اشتغال براي جوانان ايران است.
-هيچ کس در دنيا، دلسوز ما و دنبال حل مشکلات ما نيست، ما بايد مشکلات‌‌مان را خودمان حل کنيم.
-علاوه‌بر اينکه يکي از مقامات اروپايي در جلسه خصوصي به من گفت، رئيس‌جمهور فرانسه هم خصوصي و هم در مصاحبه مطبوعاتي در حضور من گفت که در سال 91 ما پنج کشور به اتفاق هم تصميم به حمله و جنگ با ايران گرفته بوديم، فقط درباره زمانش بحث مي‌کرديم؛ اما وقتي شما رئيس‌جمهور شديد، ديديم شرايط عوض شده، ما هم دست نگه داشتيم تا ببينيم شرايط جديد چه مي‌شود.
- در اجلاس شانگهاي دو نفر از سران دنيا به ما گفتند، شما در مسئله برجام، پيروز اخلاقي تاريخ هستيد.
-کشورها مگر ديوانه‌اند با شما (آمريکا) که برجام را زير پا گذاشتيد، مذاکره کنند؟
-من عمامه دارم و کلاه سرم نمي‌رود. بعضي مي‌گويند ما در برجام سر آمريکا کلاه گذاشتيم.
-آمريکايي‌ها گفتند اول ملاقات کنيم، بعد راجع به تحريم بحث کنيم؛ مي‌خواستند نسبت به هوش ايراني ترديد کنند! ما ديگر حاضر نيستيم کلاه سرمان برود.
-يک ساعت هم در برداشتن تحريم‌ها نبايد تاخير کرد. آمريکا آمده توبه کند؛ مي‌گويد هل لي من توبه»!
3- فهرست طولاني بي‌تدبيري‌ها (از اعتماد به دشمن در برجام
تا حراج ميليارد دلار ذخائر ارزي ظرف دو ماه، گران کردن ناگهاني بنزين، دادن شوک‌هاي ويرانگر به بورس و صف‌هاي کذايي مرغ)، همچنان براي مردم ما معماست. نه براي عوام و نه خواص ما قابل هضم نيست که درست در متن مذاکرات مربوط به برجام چه در سال 92 و چه سال 99، مردم مجبور به ايستادن در صف‌هاي کذايي مي‌شوند؟ معلوم نيست چگونه پُز مقاومت در برابر توزيع کوپن را مي‌دهند -که مي‌توانست طبقات پايين را از منافع واگذاري يارانه ارزي براي واردات کالا منتفع سازد- در حالي که اذيت و آزار مردم را مي‌بينند؟ اما اندکي که تامل مي‌کنيد، به‌خاطر مي‌آوريد تحليل آميخته با خبر تلخي را که خبرگزاري خبرآنلاين،
19 بهمن92 با عنوان «جايزه بهترين کارگرداني براي روحاني؛ در حاشيه چگونگي توزيع کالاهاي اساسي» منتشر کرد «توزيع سبد کالا با شيوه‌‌‌اي که انجام شد، نه يک اتفاق بود و نه عملي که تبعات آن براي روحاني و مردانش غيرقابل پيش‌‌بيني باشد. او دقيقا همين-ازدحام، دعوا و مرافعه و احيانا له شدن زير دست وپا- را پيش ‌بيني مي‌‌کرد و اصلا آن را براي پيشبرد استراتژي خارجي خود لازم داشت. نگاه کنيم به اظهارات اخير وندي شرمن که گفته «شما در اخبار ديديد ايران اخيرا به طور قابل مشاهده‌‌اي غذا بين مردم فقير جامعه توزيع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحريم‌‌‌ها، تاثير مستقيم داشته». اين دقيقا همان نتيجه‌‌اي بوده که روحاني از توزيع سبد کالا داشته، روحاني به يک نمايش براي ارائه در جشنواره‌‌‌هاي خارجي نيازمند بود؛ اينکه مردم حاضرند براي چند کيلو مرغ و برنج باهم درگير شوند. درست است که روش توزيع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جايزه فستيوال جهاني را به خود گرفت، به تحقير چند روزه‌‌‌اي که بازيگران آن شدند، مي‌‌ارزيد»!
همچنين است اظهارات سردبير نشريه «صدا» ارگان حزب اتحاد ملت که درباره شوک بنزيني گفت : «روحاني مي‌خواست به هر قيمتي شده، دوباره مذاکره کند. اينجا بود که قمار کرد. وقتي ديد چيزي دستش ندارد، بنزين را گران کرد تا جامعه به شرايط اقتصادي واکنش نشان دهد؛ فشار از پايين اتفاق بيفتد تا در بالا چانه ‌زني کنند که مذاکره انجام شود. مي‌گويند وزير اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزين را گران کنيد، ‌جامعه به هم مي‌‌ ريزد و روحاني خنديده است. اينکه مي‌‌گويند گران کردن بنزين تصميم غير کارشناسي و اطلاع‌رساني آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر او، تصميم هم کارشناسي بوده و هم نحوه اطلاع‌ رساني- در واقع اطلاع‌ نرساني- درست بوده تا جامعه بيشتر عصباني شود. او قمار کرد تا ببيند نتيجه‌ چه مي‌‌شود».
4- همين بحران کرونا را در نظر بگيريد. پس از يک سال دست و پنجه نرم کردن نظام سلامت و اقتصاد کشور با کرونا، آمار قربانيان روزانه در اثر مراعات محدوديت‌ها به هفتاد نفر رسيده بود. اما يک قضاوت غلط و خلاف نظر کارشناسان و وزارت بهداشت، مبني بر اينکه «به نظر من از پيک کرونا عبور کرده‌ايم»، موجب شد کشور به وضعيت قرمز باز گردد، شمار مبتلايان و قربانيان سه و نيم برابر شود، و تعطيلي دوباره، در حالي که کرونا 250 هزار ميليارد تومان به کسبه و اصناف زيان رسانده، دامن اقتصاد را بگيرد. آيا بدتر از اين مي‌شود به مسئوليت حمايت از توليد و صيانت از سلامت مردم عمل نمود، يا نشاط انتخاباتي فراهم کرد؟! حقيقتا تهديد کرونا خطرناک‌تر است يا مديري که بر خلاف کارشناسان مي‌گويد «از پيک کرونا عبور کرديم» و درست به وقت هوشياري و احتياط، دستور «راحت باش» در مقابل تهديد جاري را مي‌دهد؟ از همين زاويه نگاه، اوباما و بايدن خطرناک‌ترند، يا کساني که درباره دشمن نقابدار گفتند دشمن نيست و دوست است و بسيار هم مودب است؟ چه خون دلي خورده بود سردار سليماني عزيز (ره) که با همه کتوم بودن و رازداري و فرو خوردن ناراحتي‌ها گفت «در خط مقدم جنگ با دشمن، نبايد دو صدا بلند شود و کساني بگويند او دشمن نيست، دوست است. اگر صاحب‌منصباني آدرس غلط دادند و در جامعه دو صدايي در مقابل دشمن درست کردند، مرتکب خيانت شده‌اند. کوچه دادن به دشمن، بدترين نوع خيانت است. ترويج فهم غلط از دشمن، حساسيت جامعه را از بين بردن و سرد کردن، در درون آن تفرقه درست کردن، خيانت است».
5- علت اين سوء مديريت زنجيره‌اي را هر چه بدانيم، اتفاق نظر کم‌سابقه‌اي در ميان مردم وجود دارد که بايد نقطه پايان بر چنين مديريتي گذاشت و کدام فرصت، شايسته‌تر از انتخابات؟ اما در مقابل تبيين اين واقعيت، موج سياسي- رسانه‌اي پر حجمي وجود دارد که شبانه‌روز، براي نا اميد کردن مردم از تغيير يا ترساندن آنها از عواقب «جرئت تغيير»، عمليات مي‌کند. مواجهه با اين حجم از وارونه‌پردازي و تحريف، حتما سازماندهي و بسيج ملي ظرفيت‌ها را نياز دارد. دشمن و قشون رسانه‌اي‌اش با همه توان به ميدان آمده‌اند تا بسيج ملي شايسته‌اي صورت نگيرد. در مقابل، همه نخبگاني که دل در گرو عزت و اقتدار و پيشرفت کشور دارند، بايد به شکل هم‌افزا و هم‌پوشان در ميانه ميدان روشنگري حاضر شوند. اميد و انگيزه دادن به مردم براي تغيير و رفع نابساماني‌ها، همت و تدبير مي‌خواهد. از جمله اين طراحي‌ها، شفاف‌سازي کارنامه دوجريان «اسلامي- ايراني» و «اشرافي- غربگرا» در زمينه پيشرفت يا پسرفت کشور است. راستي آزمايي «وعده‌ها» و «برنامه آينده» هر يک از جريان‌ها و نامزد‌هاي فعال در انتخابات، با تبيين «کارنامه گذشته» آنها ميسر است. آنچه مي‌تواند اميد واقعي به مردم بدهد و موجب افزايش توام با عقلانيت مشارکت به عنوان نياز هميشگي کشور شود، مرور کارنامه خدمات هر کدام از افراد در معرض نامزدي و طيف‌هاي حامي آنهاست.
6- مرور خدمات انجام گرفته در همين سال‌هاي «محاصره دشمن و خود تحريمي داخلي»، اسناد متقني است بر اين ادعا که مي‌شود به جاي فشلي و گردن کج کردن به سمت دشمن و ضعف متصاعد از آن، شجاعانه و مدبرانه، تهديد و تحريم را تبديل به فرصت سازندگي کشور کرد. به عنوان مثال، مقايسه کنيد تحريم راهبردي بنزين در ده سال قبل را که با همت براي خودکفايي در توليد (و سهميه‌بندي هوشمندانه) نقش بر آب شد؛ و ماجراي شگفت سه برابر کردن ناگهاني قيمت بنزين را. بايد پرسيد واقعا مديريت توليد مرغ و تخم‌مرغ دشوار‌تر است، يا توليد بنزين و سوخت بيست درصد رآکتور تهران و محصولات نانو و موشک‌هاي پيشرفته؟ صرفه‌جويي روزانه چند ده ميليون ليتري بنزين از طريق توليد و مقابله با قاچاق کجا، که روزانه صد‌ها ميليارد تومان آورده براي کشور داشت؟ و هزينه قاچاق 144 هزار ميليارد توماني سوخت ظرف چهار سال، ناشي از حذف کارت سوخت کجا؟
7- در همين دوره که صد‌ها کارخانه و کارگاه توليدي در اثر سوء مديريت «برجام و ديگر هيچ»، تعطيل شد يا چوب حراج خورد و به رانت‌خواران رفت، مديران غيرتمندي هم در دستگاه قضايي، مجلس، کميته امداد، ستاد اجرايي فرمان امام(ره) و. بودند که استان به استان، به واحد‌هاي توليدي سرکشي کردند، درد دل‌ها را شنيدند، مديران محلي را به صف کردند و توانستند بالغ بر دو هزار واحد توليدي تعطيل، نيمه تعطيل، و يا چوب حراج خورده را احيا کنند. هم چرخ توليد به حرکت در آمد و هم از شغل مولد ده‌ها هزار کارگر صيانت شد. به اينها علاوه کنيد رسيدگي سپاه و نيروهاي جهادي به مناطق سيل زده و زله‌زده را که موجب شده تا نشاط زندگي تدريجا به اين مناطق برگردد. اگر روحيه خدمتگزاري جهادي، مبارزه پيشگيرانه با فساد و باز توزيع عادلانه فرصت‌ها، در مقياس مديريت اجرايي سرلوحه امور قرار بگيرد، قطعا دستاورد‌ها هزاران برابر بيشتر خواهد بود. اين واقعيت را بايد به تصوير کشيد.
8- شرط مهم تغيير سازنده و اميدبخش، همدلي و هم‌افزايي همه نيروهايي است که به آرمان «ايران قوي و پيشرفته» باور دارند و حاضرند براي تدارک آن از خودگذشتگي نشان دهند. «دولت جوان حزب‌اللهي»، شخص نيست و به جناح خاصي هم تعلق ندارد. تيم همفکر و همدل و هم افزاست. همه بايد به ميدان بيايند؛ شرط در ميانه ميدان بودن فقط نامزدي نيست. مي‌شود نامزد نبود، اما از حقانيت مسير مستقل ملت ايران در تراز انقلاب دفاع کرد. نبايد اين گونه باشد که رجال سياسي و حاميان آنها مثلا فقط در فصل انتخابات و صرفا در صورت نامزدي آن فرد، انگيزه فعاليت را داشته باشند.

بسمه تعالي انتخابات 28 خرداد /کدام برنامه؟ کدام کارنامه؟(يادداش

هم ,مردم ,کشور ,يک ,دشمن ,سال ,و هم ,در مقابل ,بنزين را ,دشمن و ,دارد که

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


sarallah-p برنامه نویسی venosurayaneh علمی،فرهنگی،ورزشی وبلاگ تخصصی دانلود و آموزش های مجازی cordosearchspir بهترین سایت های فاست Mahdi Barzegar | مهدی برزگر تفریحات سالم 3 damon21